کد مطلب:29406 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:98

روز جمعه












4464. امام علی علیه السلام - دعای آن حضرت در روز جمعه، كه دعای با عظمتی است -:سپاسْ خدایی را كه از چیزی به وجود نیامده، و آنچه را هست، از چیزی به وجود نیاورده است. پیدایش چیزها را بر ازلیّت خود گواه گرفته، و به ناتوانی ای كه در چیزها افكنده، بر قدرتش و به ضرورت فناپذیری آنها، بر جاودانه بودن خویش [ گواه گرفته است].

هیچ جایی از او تهی نیست تا به مكانداری شناخته شود، و شبحِ نمونه ای ندارد تا به چگونگی توصیف شود، و از چیزی غایب نیست تا چیستی اش دانسته شود. در ویژگی با همه آنچه آفریده، فرق دارد، و با تحوّلی كه در ذات ها ایجاد كرده، غیر قابل درك گشته است، و با شكوه و بزرگی، از دایره هر نوع تغییر حالت، برون است.

بر كارآمدی تیزْ دركان، باز آفرینی ذهنی او، و بر ژرف نگری تیزهوشان، تبیین چگونگی او محال است، و غوّاصان شناگر دریای اندیشه را راه نیست كه او را ترسیم نمایند، و به خاطر جلالتش اندازه ها به اندازه گیری او نمی رسند، و به خاطر عظمتش مقیاس ها او را مشخّص نمی توانند كنند.

بر اندیشه ها دستیابی بر كُنه او، و بر فهم ها، تصوّر او، و بر ذهن ها، تمثّل او ناممكن است. خِرَدهای بلند پرواز، از درك او و از راه احاطه داشتن بر او ناامیدند و دریاهای دانش، چنانچه به كُنه او اشاره كنند، خشك می گردند، و باریك بین ترینِ عالمان، در وصف قدرت او از بلند پروازی به كوتاهی و حقارت برگشتند.

یكتاست، امّا نه برپایه شمارش. جاودان است؛ امّا نه در مقیاس مدّت و زمان. برپاست، نه به ستون. جنس نیست تا جنس ها با او همانندی كنند. شخص نیست تا اشخاص با او همسانی كنند، و همچون چیزها نیست كه ویژگی ها بر او صدق كنند.

خِرَدها در امواج بی كران درك او درمانده اند، و ذهن ها از احاطه بر چگونگی ازلی بودن او سرگشته شده اند، و فهم ها از آگاهی بر اوصاف قدرت او محروم گشته اند، و ذهن ها در ژرفای افلاك ملكوت او غرق گردیده اند.

به نعمت دادن ها توانمند است، در بزرگی دست نیافتنی است، و مالك چیزهاست. نه روزگارْ او را نابود می سازد و نه وصفی بر او شمول دارد.

پایدارانِ در جای و ریشه خود، در برابرش فروتن اند، و كوه های سر به فلك كشیده، در منتها الیه ستیغ خود، به فرمانش رام اند.

بر همه چیزها به پروردگاری خود، استدلال كرده است و به ناتوانی آنها بر قدرت خویش، و به آفریده شدنشان برقدیم بودن خویش، و به ناپایداری آنها بر بقای خویش گواه گرفته است. هیچ چیزی از ملاقات با او راه گریز ندارد، و از حیطه قدرت او راه خروج ندارد، و از شمارش شدن به وسیله او راه پوشیده ماندن ندارد، و از سُلطه او بر خویش راه امتناع ندارد.

كمالِ آفریده های او برای نشانه بر او، و تركیب طبایع برای دلالت بر او، و حدوث خلقت برای قدیم بودن او، و استواری ساخته ها برای اعتبار او بسنده است. هیچ حدّی به او منسوب نیست، و هیچ نمونه ای [ از او ] برای مَثَل زدن وجود ندارد، و هیچ چیزی از او پوشیده نیست. او از این كه به چیزی مثال زده شود و نیز از اوصاف آفریده ها، بسی والاتر است.

منزّه است خدایی كه دنیا را برای ناپایداری و نابودی آفریده است و آخرت را برای ماندگاری و جاودانگی.

منزّه است خدایی كه هر چه می دهد، او را كم نمی آید و بلكه درخشان تر می كند، اگر چه در گستردگی از آرزو هم بگذرد و به نهایت برسد، و هرگاه داوری كند، در داوری اش ستم نمی ورزد.

منزّه است خدایی كه آنچه حكم كرده، رد نمی شود، و آنچه مقرّر داشته، تغییر نمی یابد، و آنچه داده، بازداشته نمی شود، اشتباه نمی كند و فراموش نمی كند، شتاب نمی كند، بلكه فرصت می دهد، می گذرد، می آمرزد، رحم می كند و صبر می كند، و درباره آنچه انجام می دهد، پرس و جو نمی شود، حالْ آن كه مردم، مورد بازخواست قرار می گیرند.

خدایی جز اللَّه نیست؛ او كه شاكر است نسبت به اطاعت كنندگانش، و فرصت دهنده است به شرك ورزندگان به او، نزدیك است به آن كه او را می خواند - گرچه دور باشد - و نیكوكار و مهربان است نسبت به آن كه به سایه اش پناه می برد و به ریسمان او چنگ می زند.

خدایی جز اللَّه نیست؛ او كه پاسخ دهنده است به آن كه او را به آرام ترین صدا می خواند. شنونده [ سخن ] كسی است كه با آهسته ترین آواز با او مناجات می كند، مهربان است بر آن كه برای گشایش غمش به او امید دارد، و نزدیك است به آن كه او را برای رهایی از غصّه و غمش می خواند.

خدایی جز اللَّه نیست؛ بردبار بر آن كه به نشانه های او كفر می ورزد و از حجّت های او رویگردان است و در هر حالتی او را انكار می كند.

خدا بزرگ است، آن توانمند بر ضدها، برتر از شبیه ها و تنها منّت گذار بر همه بندگان. خدا بزرگ است؛ آن كه به ملكوت و عزّتْ پوشیده است و به جبروت و قدرت، یگانه است، و لباس بزرگی و عظمت پوشیده است. خدا بزرگ است؛ آن كه به پایداری سلطنت، مقدّس، و به حجّت و برهان، پیروز است، و در هر هنگام و آن، اراده اش نافذ است.

بار خدایا! بر محمّد، بنده ات و پیامبرت، درود فرست و امروز، بهترین وسیله ها و باشرافت ترین بخشش ها، و بزرگ ترین هدیه ها و منزل ها و خوش بخت ترین نصیب ها و چشم روشنی ها را به او عطا فرما.

خداوندا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست؛ آنان كه به پیروی شان فرمان دادی و از آنان، پلیدی را دور ساختی و پاكشان گردانیدی.

بار خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست؛ آنان كه دانشت را به آنان الهام كردی، بر كتاب هایت نگهبانشان گماشتی و بندگانت را به مراعات حقّشان فرا خواندی.

بار خدایا! بر محمّد، بنده و فرستاده و دوست و یارت درود فرست؛ آن كه سرور اوّلین ها و آخرین ها از پیامبران و فرستادگان و همه مردم است، و بر خاندان پاك او - كه فرمان به اطاعتشان دادی و حقّ آنها و دوستی شان را بر ما واجب گردانیدی -.

بارخدایا! از تو درخواست می كنم؛ همچون كسی كه از انتقامت بیم دارد و از خشمت برحذر است؛ همچون كسی كه از تو به تو پناه می جوید و جز تو، كسی را پناه برای نیازش نمی یابد، و برای ترسش امانی جز آستان تو ندارد.

مهلت دادن تو بر من، علی رغم درازای نافرمانی من نسبت به تو مرا به سویت روانه كرده است، و گرچه گناهان بر من پیشی گرفته اند و بین من و تو جدایی افكنده اند، چون تو تكیه گاه هر تكیه جو و كمین هر كمین خواهی، بخشش ها از تو چیزی كم نمی كند و درخواست ها تو را به خشم نمی آورد. بخشش های زیاد و نعمت های بزرگ، از آنِ توست.

ای آن كه گنجینه اش كم نمی شود، فرمانروایی اش پایان نمی یابد، دیده ها او را نمی بینند و حركت یا سكونی از او دور نمی ماند! همیشه بوده ای و خواهی بود. هیچ پوشیده ای در دل زمین و یا آسمان، از تو نهان نمی ماند، روزیِ همه را برعهده گرفته ای - ای رزّاق - و از این كه صفت ها تو را شامل شوند، مبرّایی، و از این كه تنوّع زبان ها بر تو احاطه پیدا كنند، فراتری.

به وجود آمده نیستی تا از حالتی به حالت دیگر منتقل شوی؛ بلكه تو فرد اوّل و آخر و دارای عزّت چیره ای. بسیارْ عطا و فراوانْ نعمتی و برای گذشت و بخشودن كسی كه ستم كرده و بد نموده است، شایسته ترینی. به هر زبانی تمجید می شوی و در سختی ها بر تو تكیه می شود. پس سپاس و مجد، از آنِ توست؛ چرا كه تو مالك همیشگی و پروردگار سرمدی هستی.

آفرینش آفریده را استوار ساختی، و به لطف تقدیرت، آن را محكم كردی. تو در بلند مرتبگی، برتر از آنی كه آثار تغییر، در تو كارآ باشد و یا به حالتی درآیی كه فرد كافر، به خاطر آن، تو را به «تبدیل یافتن» وصف كند، و یا در زیادی و نقصان، مجوّزی برای دگرگونی باشد، و یا آن كه ابرهای احاطه در دریاهای همّتِ عقل ها به تو برسد، و یا طبیعتی از آن، نمونه ای از تو گردد كه در آن، خِرَدورزی خِرَدها در آن گم راه گردد.

پس ای مولای من! فقط برای توست كه آفریده ها فروتنانه و با اقرار، به پروردگاری گردن نهاده اند و به عبودیّت، معترف و خاضع گشته اند.

منزّهی خداوندا! چه قدر بزرگی، و چه قدر جایگاهت والا، و برهان هایت گویای راستی، و فرمانت نافذ، و اندازه گیری ات نیكوست! آسمان را برافراشتی و بلند ساختی، زمین را آماده كردی و گستراندی، و آب فراوان و گیاه انبوه، از آن، بیرون آوردی. گیاهان آن، تسبیحگویت هستند و آب های آن، به فرمانت جاری شده اند، و بر پایه اراده ات، آن گونه كه فرمان دادی، ایستاده اند.

ای آن كه به دوام، عزّتمندی و با فنای بندگان، بر آنان چیره گشتی! جایگاهم را گرامی دار؛ چرا كه تو بهترین مرجع برای رفع بدبختی هایی. ای آن كه در هر سختی، چشم به وی دارند و در هر آسانی، به وی امید می برند! امروز، نیازم را به درگاه تو آورده ام و به پیشگاه تو زاری می كنم. مرا از امیدی كه دارم، ناامید برمگردان، و چون راه دعا را برایم گشودی و دعا كردم، دعایم را از خود، باز مدار، و بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و از فضل گسترده خود، روزیِ فراوان، گسترده، حلال، پاكیزه، خوشگوار، شیرین و لذیذ، در سلامتِ كامل، روزی ام كن.

بار خدایا! بهترین روزهایم را روز دیدار خودت گردان، و خطاهایم را ببخش كه مرا به وحشت انداخته اند، و از گناهانم درگذر كه مرا هلاك ساخته اند؛ چرا كه تو پاسخ دهنده، ثواب بخش، نگهبان، نزدیك، توانا، بخشنده، چیره، مهربان، بزرگوار و پا برجایی و این برای تو آسان است و تو بهترینِ آفریننده هایی.

بار خدایا! بر من حقوقی نسبت به پدران و مادرانم واجب كردی، و من آن حقوق را بزرگ داشتم، و تو سزاوارتری بر پاك كردن گناهان و سبك كردن بار آنها و ادای حقوق بندگانت. پس این مسئولیت را از جانب من برای آنان، خود برعهده بگیر، و پدران و مادران مرا آن گونه كه هر موحّد مؤمن از تو امید دارد، به همراه زنان و مردان مؤمن و برادران و خواهران ببخش، و ما و آنان را به نیكان ملحق كن، و به ما و آنان، همراه نجیبان و خوبان، بهشتت را ببخش. به یقین، تو شنونده دعایی. و بر پیامبرت محمّد و عترت پاك او درود فرست و سلام ویژه نثار كن.[1].









    1. البلد الأمین:92، بحار الأنوار:7/138/90. نیز، ر. ك:التوحید:26/69.